لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
نام فایل : دانلود مقاله جامع قوم آریایی
تعداد صفحات : 10
فرمت : فایل ورد قابل ادیت doc
برای نمونه میتوانید 3 صفحه از این فایل را در زیر مطالعه کنید. برای خرید فایل کامل به انتهای صفحه مراجعه نمایید
در بارهي مسير مهاجرت اقوام آريايي (ماد و پارس) به داخل نجد ايران، از ديرباز دو ديدگاه وجود داشته است؛ در ديدگاهي، مدخل اين مهاجرت قفقاز پنداشته شده و در ديدگاه ديگر، ماوراءالنهر و خراسان. اما امروزه قطعيت و درستي ديدگاه دوم آشكار و ثابت گرديده است؛ چرا كه اولاً، به دست آمدن انبوهي آثار باستانشناختي از نواحي مركزي ايران (مانند سيلكِ كاشان) كه مربوط و متعلق به مردماني مهاجر و نورسيده با ويژگيهاي آرياييست، نشان ميدهد كه اين ناحيه در مسير مهاجرت اقوام آريايي (ايراني) قرار داشته است [بويس (1376) ، ص 41 ؛ بويس (1375) ، ص 19 ؛ بويس (1377) ، ص 66 و 64 ؛ گيرشمن، ص 1 ــ 60 ، 67 به بعد؛ بهار (1376) ، ص 391 ، 389]؛ و ثانياً، نزديكي و پيوستگي زبان پارسيباستان با زبانهاي آريايي آسياي ميانه (مانند خوارزمي و سغدي) بسيار بيشتر است تا با زبانهاي آريايي ناحيهي قفقاز مانند «سَرمَتي» [بويس (1375) ، ص 18 ؛ فراي، 79 و 74 ؛ هوار، ص 28 ؛ استرابون (پيرنيا، ص 160)] و اين نكته نمودار پيوند و نزديكي افزونتر اقوم ايراني (ماد و پارس) با ديگر اقوام آريايي ساكن ماوراءالنهر و آسياي ميانه است تا آرياييتباران مقيم قفقاز.
بر پايهي آن چه گفته شد، آشكار است كه مدخل مهاجرت اقوام ايراني (ماد و پارس) ماوراءالنهر و خراسان بوده است.
ت) در چند سال اخير، گروهي از نويسندگان تجزيهطلب، به منظور «اثبات موجوديت خود از طريق نفي هويت ديگران»، به ردّ و انكار قوميت «آريايي» روي آوردهاند. اما تكاپوي باطل و بيارزش اين عده كاملاً بينتيجه است چرا كه انبوهي از اسناد و مدارك پيوستهي تاريخي به موجوديت تمام عيار قومي به نام «آريايي» تأكيد و تصريح ميكند:
1. در تمام متون زرتشتي كهن و نو، قوميت ايرانيان «آريايي» دانسته شده است؛ مانند: اوستا (خرداد يشت/5 ؛ آبان يشت/42 ، 49 ، 58 ، 69 ، 117 ؛ تير يشت/6 ، 36 ، 56 ، 58 ، 61 ؛ درواسپ يشت/21 ؛ مهر يشت/4 ،13 ؛ فروردين يشت/10 ،43 ، 44 ، 87 ، 143 ، 144 ؛ بهراميشت/50 ، 53 ،60 ؛ راميشت/32 ؛ ارتيشت/41 ، 43 ؛ اشتاديشت/1 ،2 ، 7 ، 9 ؛ زامياديشت/57 ، 59 ،60 ،62 ، 64 ، 69 ؛ و…) و نيز بندهش، ص 72 ، 83 ، 109 و…
آيا ميتوان باور و تأكيد هزاران سالهي ايرانيان را به قوميت خود، آن چنان كه در متون مذهبي كهن و نو ايشان بازتاب يافته و به آشكارا «آريايي» خوانده شده، ناديده گرفت؟
2. داريوش و خشايار ـ پادشاهان هخامنشي ـ در پارهاي از متون بازماندهي خود، خويشتن را «يك آريايي از تبار آريايي» (Ariya:Ariyačiça) معرفي ميكنند (DNa, DSe, XPh). داريوش بزرگ در متنهايي ديگر، زباناش را «آريايي» (DB.IV) و «اهوره مزدا» را نيز «خداي آرياييها» اعلام ميدارد [بريان، ص 406 ؛ ويسهوفر، ص 11]. آيا اين بيان صريح و استوار پادشاهان هخامنشي را در بارهي اصالت قوم «آريايي» ميتوان مردود دانست و از آن چشمپوشي كرد؟
3. شماري از مورخان باستان مانند هردوت [پيرنيا، ص 7 ــ 666]، استرابون [پيرنيا، ص 160] و موسا خورني [فراي، ص 4 ، 411] مادها و پارسها را «آريايي» خواندهاند. آيا اطلاق روشن اين عنوان را از جانب مورخان مذكور ميتوان ناديده انگاشت؟
4. اساساً نام كشور «ايران» خود به تنهايي گويا و مُبين تبار «آريايي» مردمان اين سرزمين است و نشانهي آشكار اصالت و حقيقت قوم «آريايي».
مبلغ واقعی 5,000 تومان 10% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 4,500 تومان
برچسب های مهم